کد مطلب:106963 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:157

حکمت 265











[صفحه 648]

(به یقین بدانید، كه هر چند بنده ای را یاب و سخت كوش و پرمكر و فریب باشد، خداوند، بیش از آنچه از علم الهی برای او مقدر است، قرار نداد، و همچنین بین آن بنده كه ناتوان و كم تلاش است، و آنچه را كه باید به او برسد و از علم الهی مقدر شده، مانعی ایجاد نكرده است. و كسانی كه از این راز آگاهند و بر اساس آن عمل می كنند، به خاطر آسایش حاصل از سود آن، برترین مردمند. اما كسانی كه از آن راز چشم پوشیده و در آن شك و تردید كرده اند، بیش از همگران (دیگران) گرفتار زیانند. و بسا افراد نعمت یافته كه به تدریج به وسیله ی همتها به عذاب و این چند سطر قبل از كیفر قرار داده شود). در این بخش از سخن امام (ع) لطیفه هایی است، پس از استدلال كه آنچه علم خداوند بدان تعلق گیرد، حتما اتفاق می افتد، و آنچه علم الهی تعلق نگیرد، اتفاق نمی افتد ناگزیر برای هیچ كس- از قوی و ضعیف- روزی، جز آنچه خداوند متعال، به قلم قضا در ذكر حكیم و لوح محفوظ مقدر كرده است، نخواهد بود، و شخص پرحیله و آن كه در چاره جویی نیرومند است، به بیشتر از مقدر نمی رسد، و ناتوانی كه كم تلاش است نیز از روزی مقدر عقب نخواهد ماند. و به دلیل ثبوت این مطلب یا دلیل و برها

ن، به باور داشتن آن امر فرموده و وادار به علم و عمل بدان كرده است، وسیله ی قیاس مضمری كه صغرای آن عبارت: و العارف... فی منفعه است، اما آسایش كسی كه باور دارد آنچه مقدر است ناگزیر به او می رسد، از آن روست كه تلاش و زحمت زیاد به خاطر آن تحمل نمی كند و چون این نوع آسایش، هم آسایش قلبی و هم آسایش بدنی است، پس بالاترین آسایش است و برای این كه با منفعتی همراه است، ارزش این نوع آسایش را مورد تاكید قرار داده است. و همچنین از شك و تردید در این مطلب و عمل نكردن بدان برحذر داشته است با این عبارت: و التارك لهذا الشاك فیه... كه خود قیاس مضری است و كبرای قیاس چنین است: و هر چه اینطور باشد، شایسته ی شك و تردید نیست. و چنین كسی از همه كس گرفتارتر خواهد بود، چون دل و جسمش به چیزی بی فایده مشغول شده و در نتیجه تنها زیان نصیب او گشته است. اگر بگویی این مطلب با دستور دعا و تلاش برای روزی، چنان كه در آیه شریفه آمده است! فانتشروا فی الارض و ابتغوا من فضل الله و نظیر آن منافات دارد می گوییم: به طوری كه در پیش توضیح دادیم منافات ندارد، و ما راز دعا و فایده ی آن را بیان كردیم، خلاصه ی مطلب این بود كه گاهی دعا وسیله برای وجود روزی اس

ت كه خداوند وجود روزی را به وسیله ی دعا می دانسته است و منافاتی با هم ندارند. امام (ع) اهل نعمت و ثروت و كسانی را كه گرفتارند همه را توجه داده است كه به هر حال شكر خدا واجب است، اما اهل نعمت را متوجه ساخته است كه گاهی نعمت كم كم باعث نزدیكی به عذاب می گردد، باید خدا را شكر كنند تا آنها را به عذاب نزدیك نسازد و اما به آنانی كه گرفتارند، هشدار داده است كه گرفتاری آنها گاهی باعث احسان الهی نسبت به آنها می گردد تا آنان را آماده برای اجر فراوان سازد، بنابراین شكر این آماده سازی بر آنها لازم است. و این دو مقدمه ی صغرا برای دو قیاس مضمرند كه مقدمه اول در تقدیر چنین است، بعضی از اهل نعمت كم كم به عذاب نزدیك می شوند، و كبرای مقدر آن نیز چنین است: و هر كه به تدریج، به عذاب نزدیك شود، لازم است جهت دوری از عذاب، خدا را به خاطر نعمتی كه به وی داده است، شكرگزارد، و همچنین تقدیر صغرای دوم، چنین است: بعضی از گرفتاران با همان گرفتاری ساخته می شوند، و كبرای مقدر آن نیز چنین است: و هر كس مورد لطف خدا قرار گیرد، باید سپاس لطف خدا را در حق خود بگزارد. از این رو امام (ع) شنوندگان سخن خود را به طور مطلق بر شكر فراوان امر كرده است،

با این كه در بین آنان هم ارباب نعمت و هم مبتلایان هستند، و پس از آن به عجله نكردن در طلب روزی و در حد اعتدال و دور از افراط ماندن، دستور داده است.


صفحه 648.